سم دست به هرکاری میزند خراب میشود و فکر میکند که این از بدشانسی اوست. هیزل دوست سم اعتقاد به شانس دارد و تمام نمادهای شانس به جز سکه را دارد. سم به صورت اتفاقی و ازطریق گربهای سیاه سکهی شانس را پیدا میکند. او تصمیم میگیرد که سکه را به هیزل بدهد اما آنرا گم میکند. برای یافتن سکه به دنبال گربه میرود و از طریق راهی که گربه سیاه (باب) ایجاد کرده سم وارد دنیای شانس میشود. سم به عنوان یکی از کارکنان دنیای شانس خود را جا میزند تا به سکه دست پیدا کند و در این مسیر با دنیای بدشانسی هم آشنا میشود. سم متوجه میشود که شانس و بدشانسی در کنار هم مفید هستند.
فقط کافیست لپتاپ، موبایل یا تبلت را برداری و وارد فیلیمومدرسه شوی.
اشتراک گروهی نیاز دارید؟ (ویژهی معلمان و مدرسهها)
تماس با واحد پشتیبانی